معنی odnosić się - جستجوی لغت در جدول جو
odnosić się
اشاره کردن، کنایه
ادامه...
اِشارِه کَردَن، کِنایِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
wznosić się
برخاستن، برده داری، بلند ایستادن، جاه طلب، صعود کردن، صعود
ادامه...
بَرخاستَن، بَردِه داری، بُلَند ایستادَن، جاه طَلَب، صُعود کَردَن، صُعود
دیکشنری لهستانی به فارسی
unosić się
شناور بودن، جابجایی، شناور
ادامه...
شِناوَر بودَن، جابِجایی، شِناوَر
دیکشنری لهستانی به فارسی